کد مطلب:25344
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:23
طبق آيات قرآن واكنش يعقوب در مقابل گزارش فرزندان در مورد دريدن يوسف به وسيله گرگ چه بود؟
يعقوب كه با تمام ذرات وجود خود فرزند دلبندش را دوست ميداشت، با چنين خبر سهمگيني كه دل هر پدر را ميسوزاند، روبرو شد و جا داشت در چنين هنگامي پيراهن چاك كند، سيلي بر سرو صورت خود بزند و كارهاي ديگري كه انسانها در مصيبتهاي بزرگ انجام ميدهند مرتكب شود، ولي عجيب اين است كه او با دو جمله به مذاكرة خود با برادران يوسف خاتمه داد و مسئله را خاتمه يافته تلقي كرد و زمينه را فراهم ساخت كه برادران از فكر يوسف بيرون آيند و دنبال كار و زندگي خود بروند. آن دو جمله عبارتند از:
1-« قال بل سولت لكم أنفسكم أمراً».
2-«فصبر جميل و الله المستعان علي ما تصفون».
يعقوب با جملة نخست، از نااستواري گزارش خبر داد و گفت: ]اين چيزي است كه نفسامارة شما براي شما آراسته است[، «سول» در زبان عرب از «تسويل» به معناي آرايش و كلام خالي از حقيقت است.
با جملة دوم خواست بگويد: تنها عكسالعمل من در مقابل اين كار، اين است كه شكيبايي استوار و بسياري از خود نشان ميدهم، چون صبر من براي خداست طبعاً استوار خواهد بود و در عين حال از خداوند متعال كمك ميطلبم كه در اين مصيبتي كه پيش آوردهايد، مرا كمك كند.
يعقوب با اين دو جمله غائله را خاتمه داد، گويا آب از آب تكان نخورده (اگر يعقوب بعدها اظهار بيتابي مينمود، ربطي به آغاز جريان ندارد، لحظة حساس همين لحظة نخست بود كه او با كمال درايت به مذاكره خاتمه داد) و به اين صورت آبروي خاندان خود را حفظ كرد و فرزندان را از تفرق و دست كشيدن از كار و زندگي بازداشت. آنچه كه يعقوب را به اين كار واداشت دو چيزبود:
آگاهي او از دورغ بودن اين گزارش و اين كه يوسف وي زنده است.
2-به هنگام تهاجم مصيبت، بايد در برابر دشمن، دژي محكم و قلعهاي آهنين پديد آورد، تا به داخل نفوذ نكند، از اين رو او صبر را به عنوان دژ نيرومندي اتخاذ كرد، تا وضع داخله درهم نشكند، ولي در عين حال از خارج نيز (از خدا) نيرو طلبيد كه پرده را بالا بزند و واقعيت را روشن كند.
منشور جاويد ج 11
آية الله جعفر سبحاني
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.